مشاوره خانواده

متن مرتبط با «اختلال نعوظ در جوانی» در سایت مشاوره خانواده نوشته شده است

ایجاد سردرد در کنار نامزدم

  • با عضویت در کانال تلگرام کانون مشاوران کدتخفیف: 386Ggf6Fn79 علاوه بر دریافت مطالب جالب و مفید روانشناسی از 10% تخفیف مشاوره در مراکز برتر مشاوره ایران برخوردار شوید. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اختلال نعوظ

  • سلاممن برای مدتی حدود 3 ماه درپیر تماشای فیلم های پورنو بودم و خودارضایی انجام دادمالان دو هفته است که این کار را ترک کردم اما الان مشکل نعوظ دارم به نحوی که هنگام نعوظ التم مثل گذشته سفت نمی شود هر چند به اندازه برقرار رابطه سفت هستمی خواستم بدانم با گذشت زمان و ندیدن پورنو و خودارضایی نکردن مشکل حل میشود یا نیاز به درمان دارم؟ Let's block ads! بخوانید,اختلال نعوظ,اختلال نعوظ چیست,اختلال نعوظ درمان,اختلال نعوظ دیابت,اختلال نعوظ در جوانان,اختلال نعوظ و درمان آن,اختلال نعوظ در جوانی,اختلال نعوظ یعنی چه,اختلال نعوظی,اختلال نعوظ چيست ...ادامه مطلب

  • آنچه که فقط یک پدر می تواند انجام دهد

  • اگر فیلم های کمدی سه چهار دهه پیش را دیده باشید در تمام آنها کودکان در یک خانواده با پدر و مادر تا اخر عمر بزرگ می شدند. می توان گفت واقعیت آن چیزی نیست که در تلوزیون نشان داده می شود، اما هم چنان این دیدگاه که پدر بهترین ها را می داند به عنوان یک ایده ال فرهنگی وجود دارد. نقش پدر در درجه اول به عنوان یک تامین کننده ای بود که اکنون از این کار رها شده است و به انجام کارهای مربوط به حیاط، تعمیر یک خودرو، شرکت در فعالیت های ورزشی بچه ها ویا به نمایش گذاشتن دانش و حکمت مشغول است .او مطمئنا شام درست نمی کند, ...ادامه مطلب

  • ُسردر گمی

  • من اخیرا با شخصی اشنا شدم ک خیلی وقت است منتظر اومدنشم اخلاقش و عشقی ک بهم داره بی نظیره اما ی مشکلی ک هست از نظر مالی خانواده اش از ما پایین ترن و نمیدونم ایا این مسله مهمه درح ال حاضر دنبال کاره نمیدونم شاید کاری ک پیدا کنه و درامدش خوب باشه نگهبانی میترسم ک کنارش بودنم و ازدواج باهاش بخاطر اینکه زیاد پول نداره اشتباه باشدو اینکه خانواده ما مذهبی تر از اونا هستن اما من کلا مشکلی نداشتم با این چیزا از قبل Let's block ads! بخوانید,سر در گمی,سر در گمی در زندگی,سر در گمی مثل فندکت,سر در گمی مثه فندکت,سر در گمی در ازدواج,سر در گمی در انتخاب رشته,جملات سر در گمی,شعر سر در گمی,احساس سر در گمی,درمان سردرگمی ...ادامه مطلب

  • مادرشوهر روانی

  • با سلام. خانمی 31 ساله هستم 7 ساله ازدواج کردم و یک دختر یه ساله دارم. اوایل ازدواجم مادر همسرم چون شهرستان بودن خیلی خوشحال بود که دختر تهرانی عروسش شده همه چیز خوب بود تا اومدن تهران و بالا شهر نشستن بعدش همش می گفت پسرم باید دختر پولدار می گرفت همش تیکه نینداخت تا اینکه رابطه خانواده ها بهم خورد منو همسرم برای ادامه تحصیل من تو مقطع دکتری رفتیم اصفهان کارای مادرش ادامه داشتو بدترم میشد ولی تاثیری رو زندگیمون نداشت ما از صفر شروع کردیم تا اینکه همسرم کنار شرکتش وارد کار بسازو بفروش شد سرمایه اولیه کارش با پول طلاها و وام دانشگاه من بود حالا که وضع مال,مادرشوهر روانی ...ادامه مطلب

  • درآمدم

  • سلام و خسته نباشیدمن و همسرم تازه وارد زندگی مشترک شدیمقبل از اون یعنی در دوران عقد درآمد من کاملا در اختیار خودم بود و با وجود سوالها و حساب و کتابهایی که همسرم در مورد درآمد من داشت،باز هم تسلطی روی این موضوع نداشت.اما الان که وارد یک خونه شدیم حسابم رو خالی کرد و مخالفتم هم باعث ناراحتیش شد.جوری که هر ماه که پولی به حسابم واریز میشه به حساب خودش منتقل میکنه،من از این موضوع اصلا راضی نیستم و فقط مجبورم قبول کنم چون نمیخوام ناراحت بشه.انگیزم رو برای کار کردن از دست دادمدوست داشتم پولم مال خودم باشه و هر وقت همسرم کمک خواست،کمکش کنم،,vnl library,vnl led headlights,vnl live,vnl ladder,vnl logo,vnl ltd,vrl logistics,vnl ln,vnl live scores,vnl logistiktag ...ادامه مطلب

  • درآمدم

  • سلام و خسته نباشیدمن و همسرم تازه وارد زندگی مشترک شدیمقبل از اون یعنی در دوران عقد درآمد من کاملا در اختیار خودم بود و با وجود سوالها و حساب و کتابهایی که همسرم در مورد درآمد من داشت،باز هم تسلطی روی این موضوع نداشت.اما الان که وارد یک خونه شدیم حسابم رو خالی کرد و مخالفتم هم باعث ناراحتیش شد.جوری که هر ماه که پولی به حسابم واریز میشه به حساب خودش منتقل میکنه،من از این موضوع اصلا راضی نیستم و فقط مجبورم قبول کنم چون نمیخوام ناراحت بشه.انگیزم رو برای کار کردن از دست دادمدوست داشتم پولم مال خودم باشه و هر وقت همسرم کمک خواست،کمکش کنم،,vnl library,vnl led headlights,vnl live,vnl ladder,vnl logo,vnl ltd,vrl logistics,vnl ln,vnl live scores,vnl logistiktag ...ادامه مطلب

  • درخواست راهنمایی

  • سلام خسته نباشیدمن یک ماه به عروسیم مونده با همسرم به مشکل برخوردم البته همسرم میگه مشکلی وجود نداره ولی من احساس میکنم نسبت به آیندمون امیدی ندارم ما 3 سال عقد هستیم. همسرم هر هفته پنجشنبه و جمعه میره شهرستان یه هفته هایی من باهاش میرم ولی بیشتره وقتا تنها میره هروقت ازش خواستم تهران بمونه و نره شهرستان میگه من از روز اول بهت گفتم هروقت هم ازش میپرسم اگه بریم سر خونه و زندگیمون اگه من نتونی بیام شهرستان تو میمونی تهران میگه نه من تنها میرم مشکل دیگم هم این که همیشه آخر هفته اگر باهاش برم شب تا ساعت 3-4 میره بیرون پیش دوستاش وقتی هم بهش زنگ میزنم بیاد بهونه میاره تهرانم که هست صبح تا ظهر سرکار منم کارم طوری که ظهر میرم و ساعت 7 میرسم خونمون هروقت ازش خواستم بیاد بریم بیرون بیشتره وقتا میگه خوابم میاد یا اگرم بیاد بیرون انقدر به آدم میگه من فردا میخوام برم سرکار و خوابم میاد که آدم از بیرون رفتنش پشیمون میشه واقعا بدجوری تو دو راهی موندم خانوادم میگن این آدم به درد تو نمیخوره نمیدونم باید چکار کنم Let's block ads! بخوانید,درخواست راهنمایی به انگلیسی,درخواست راهنمایی نام فیلم,درخواست راهنمایی فیلم,درخواست راهنمایی برای نام فیلم,نامه درخواست راهنمایی ...ادامه مطلب

  • شادی اصیل: درست در چشمان شماست!

  • به نظر می رسد که در سطح جهانی، روان شناسی مثبت، به طور گریز ناپذیری در حال رشد می باشد. از زمان شروع، روان شناسی منحصرا بر حوزه های تاریک از ماهیت انسان، اختلالات، شکست ها و بیماری های روانی تمرکز کرده بود. درمقابل، روان شناسی مثبت تمرکز خود را به سمت جنبه های کلی تر از سلامتی و خوشحالی و وضعیت های بهتر همانند ترس و دلسوزی و غم خواری، تغییر داد. البته، نمی توان گفت که در مورد روان شناسی مثبت نگر هیچ نکته قابل انتقادی وجود ندارد. برای مثال، در مطالعه شادی. تلاش برای اندازه گیری شادی افراد هدف بدی نیست. با این حال، مشکل این است که اغلب اندازه گیری ها به صورت کامل نادرست و ناآگاهانه صورت می گیرد. در اغلب موارد از افراد سوال می شود که شما برای میزان شادی خود، چه امتیازی را از یک تا هفت می دهید. پاسخ دادن به این سوال به صورت کلی سخت می باشد. با اینجال شاید راه حل بهتری برای اندازه گیری شادی وجود داشته باشد، و موردی باشد که به پرسشنامه هیچ ربطی نداشته باشد. به عنوان یک عامل مهم، که به صورت عینی موجود است. شادی از طریق چشم ها قابل اندازه گیری می باشد، یا به جای آن می توان از طریق شکل هلالی ماهیچه‌های اطراف چشم، اندازه گیری شود. زمانی که خنده ما واقعی و حقیقی باشد، این ماهیچه ها، که به منبع دید کروی نیز مشهور است، تمایل به انقباض داشته و چین و چروک شاخه مانندی ایجاد می کند که به عنوان پای کلاغ معروف است. نکته مهم و حیاتی این است که ماهیچه های چشم، معمولا فقط زمانی که ما یک خنده حقیقی داریم، منقبض می شوند. انواع مختلفی از خنده ها وجود دارد – برای مثال خنده مودبانه- که معمولا نیازی به احساس واقعی از شادی ندارد. وقتی که ما به صورت مودبانه می خندیم، ماهیچه های چشم تمایلی به انقباض ندارند. این امر زمانی صورت می گیرد که ما با احساس حقیقی و واقعا می خندیم. لبخند چشم‌ها تمام چیزهای خوب را به ما بازگو می‌کند. برای کسانی که تازه شروع می کنند، شادی اصیل معمولا یک حالت و وضعیت زودگذر می باشد. این کار بیشتر به صورت سریع اتفاق می افتد، و آگاهی از زمان وقوع آن برای ما مبهم و نامشخص می باشد. به هر حال  صرف نظر از اینکه زودگذر بودن این وضعیت چقدر می تواند باشد، اظهار و بیان یک شادی اصیل امر مهمی می باشد. برای کسانی که بار اولشان می باشد، احساس خوشحالی مسری و واگیردار می باشد، آنها تمایل د, ...ادامه مطلب

  • مقاله : چالش نوشتن تکالیف مدرسه

  • ” وادار کردن آنها برای نوشتن تکالیف مانند یک مبارزه دشوار است و در ریاضی و علوم هیچ وقت نتوانستم کاری از پیش ببرم” این جملات را معمولا بسیار از والدین می شنویم. گاهی اوقات تکالیف برای والدین دلهره اور هستند همانطور که برای بچه ها هستند. والدین نگران می شوند وقتی‌که بچه ها تکالیف خودرا برای دقیقه اخر می‌گذارند یا از انجام همه انها سر باز میزنند، که می‌تواند منجر به درگیری در خانه شود. از طرف دیگر والدین همچنین ممکن است دلهره داشته باشند که اگر بچه ها از انها کمک بخواهند قادر به کمک کردن نباشند. کنار امدن با تکلیف به بچه ها شانس صحبت درباره تکالیف مدرسه شان را بدهید- وقتی‌که شما از انها درباره روزشان می پرسید بررسی کنید تا ببینید که انها چه چیزهایی را یاد می‌گیرند. حتی اگر در باره یک موضوع خاص اطلاعاتی ندارید همچنان شما می‌توانید با گوش کردن و کمک به انها برای پیدا کردن جوابهایشان، کمک کنید. اگر شما تکلیفی که به انها داده شده است را متوجه نمی‌شوید، انرا در اینترنت جستجو کنید یا از دوستان و خانواده سوال کنید. وقتیکه شما درکی از کار دارید ممکن است بهتر بتوانید کودک خود را پشتیبانی کنید. به فرزندانتان برای پذیرش مسئولیت سازمان دهی و انجام تکالیفشان کمک کنید. هرگز فراموش نکنید که فرزندتان را برای کاری که در انجام ان شرکت دارند تشویق کنید. بسیاری از مدارس یک دفتر تکالیف یا دفتر ثبت وقایع روزانه دارند که والدین هر روز باید انرا امضا کنند. این به شما و فرزندتان برای دنبال کردن تکالیف  کمک می‌کند . ایجاد یک محیط مناسب برای تکالیف بعضی از کودکان ترجیح میدهند که تکالیف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حالیکه برخی دیگر ترجیح می‌دهند تا ابتدا کمی استراحت کنند. به کودکتان اجازه دهید که یک روش مناسب خود بیابد و انرا دنبال کند. ایجاد یک مکان مناسب که انها بتوانند تکالیف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ایده ال محیطی تمیز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجیح میدهند با موسیقی کار کنند به انها اجازه دهید. اگر شما فضایی در خانه ندارید یا به مکانی برای دسترسی به اینترنت احتیاج دارید، کتابخانه را امتحان کنید. هیچ چیزی ارزش انرا ندارد که در حالیکه منابع انلاین عالی بسیاری برای کمک به تکالیف فرزندانتان وجود دارد، کودک شما تکالیفش به تنهایی انجام دهد و به تنهایی یاد بگیرد. کم, ...ادامه مطلب

  • چالش نوشتن تکالیف مدرسه

  • ” وادار کردن آنها برای نوشتن تکالیف مانند یک مبارزه دشوار است و در ریاضی و علوم هیچ وقت نتوانستم کاری از پیش ببرم” این جملات را معمولا بسیار از والدین می شنویم. گاهی اوقات تکالیف برای والدین دلهره اور هستند همانطور که برای بچه ها هستند. والدین نگران می شوند وقتی‌که بچه ها تکالیف خودرا برای دقیقه اخر می‌گذارند یا از انجام همه انها سر باز میزنند، که می‌تواند منجر به درگیری در خانه شود. از طرف دیگر والدین همچنین ممکن است دلهره داشته باشند که اگر بچه ها از انها کمک بخواهند قادر به کمک کردن نباشند. کنار امدن با تکلیف به بچه ها شانس صحبت درباره تکالیف مدرسه شان را بدهید- وقتی‌که شما از انها درباره روزشان می پرسید بررسی کنید تا ببینید که انها چه چیزهایی را یاد می‌گیرند. حتی اگر در باره یک موضوع خاص اطلاعاتی ندارید همچنان شما می‌توانید با گوش کردن و کمک به انها برای پیدا کردن جوابهایشان، کمک کنید. اگر شما تکلیفی که به انها داده شده است را متوجه نمی‌شوید، انرا در اینترنت جستجو کنید یا از دوستان و خانواده سوال کنید. وقتیکه شما درکی از کار دارید ممکن است بهتر بتوانید کودک خود را پشتیبانی کنید. به فرزندانتان برای پذیرش مسئولیت سازمان دهی و انجام تکالیفشان کمک کنید. هرگز فراموش نکنید که فرزندتان را برای کاری که در انجام ان شرکت دارند تشویق کنید. بسیاری از مدارس یک دفتر تکالیف یا دفتر ثبت وقایع روزانه دارند که والدین هر روز باید انرا امضا کنند. این به شما و فرزندتان برای دنبال کردن تکالیف  کمک می‌کند . ایجاد یک محیط مناسب برای تکالیف بعضی از کودکان ترجیح میدهند که تکالیف را بلافاصله بعد از مدرسه انجام دهند در حالیکه برخی دیگر ترجیح می‌دهند تا ابتدا کمی استراحت کنند. به کودکتان اجازه دهید که یک روش مناسب خود بیابد و انرا دنبال کند. ایجاد یک مکان مناسب که انها بتوانند تکالیف خود را انجام دهند مهم است، در حالت ایده ال محیطی تمیز با نور مناسب و بدون مزاحمت. اگر انها ترجیح میدهند با موسیقی کار کنند به انها اجازه دهید. اگر شما فضایی در خانه ندارید یا به مکانی برای دسترسی به اینترنت احتیاج دارید، کتابخانه را امتحان کنید. هیچ چیزی ارزش انرا ندارد که در حالیکه منابع انلاین عالی بسیاری برای کمک به تکالیف فرزندانتان وجود دارد، کودک شما تکالیفش به تنهایی انجام دهد و به تنهایی یاد بگیرد. کم, ...ادامه مطلب

  • دروغ، خیانت، بی مهری

  • سلام.من 6 ماه عقد بودم و سه ماهه که ازدواج کردم.همسرم پیش از من قبلا ازدواج کرده بود و چندین سال زندگی زناشویی داشته و بعد از طلاق توافقی همسر سابقشون به سراغ من اومدن و پیشنهاد ازدواج دادن.ایشون مشکلات خانوادگی همسر سابقشون و بدرفتاری و کج خلقی همسر و خانواده همسرشون رو علت طلاق مطرح کردن.در هر صورت ازدواج من با همسرم اتفاق افتاد.در دوران عقد پدرم از دیدن و بودن با همسرم من رو منع کرد اما ما پنهانی همدیگه رو میدیدم.الان که ازدواج کردمو سر زندگی خودم هستم… به طرقی متوجه شدم که همسرم در زمان آشنایی با من عین وعده هایی که به من داده بود رو به چند خانم دیگه داده و به اونها هم پیشنهاد ازدواج داده بود. و حتی بعد از اینکه عقد کردیم با دو یا سه نفر دیگه رابطه داشته.الان هم که ازدواج کردیم به دلایلی از اون زنها فاصله گرفته اما جدیدا باز متوجه شدم که دنبال ارتباط برقرار کردن با دختری هست که چند سال پیش با هم آشنا شدن و قبلا همسرم بهش پیشنهاد ازدواج داده بود.همسرم دروغ زیاد میگه و پنهان کاری زیاد داره. حتی باز به دلایل اینکه همسر سابقش تنهاست و کسی رو نداره با ایشون در ارتباطه و اگر از همسرم غافل بشم به سراغ همسر سابقش میره.تو کلام میگه دوستم داره تو عمل پیش خانوادش پشتم در میاد اما متاسفانه با وجود اینکه چند ماه بیشتر از ازدواجمون نگذشته اما دنبال رابطه های دیگه است.و اگر بحث همسر سابقش باز بشه تو خونه به قدری خشن و عصبانی میشه که حد نداره و پشت همسر سابقش در میاد.متاسفانه همسر سابقشون از ازدواج مجدد ایشون اطلاعی نداره و همسرم هم به هر طریقی داره این موضوع رو از همسر سابقش پنهان میکنه.من نمی دونم تو این شرایط باید چیکار کنم…همه کار کردم همیشه تو رابطه جنسی پیش قدم بودم حتی زمانی که همسر حتی یه نوازش ساده رو از من دریغ میکرد اما من به سمتش می رفتم و میذاشتم که کامل ارضا بشه و حتی گاهی همه مسئولیت رابطه جنسی رو خودم به عهده می گرفتم و تقریبا این عمل روزانه بوده. اونطور که دوست داره می پوشم و رفتار میکنم. تو غذا و خورد و خوراکش کم نذاشتم. تو جمع احترامش رو داشتم و تو کار و مشکلات همراهش بودم. هرچی داشتم و نداشتم طلا و پول هزینه اش کردم…اما تا الان بی فایده بوده و عملا محبت ها و حضور من رو نمی بینه و دنبال کسه دیگه ای هست. من باید چیکار کنم…؟لطفا پیام و سوال من به صورت عمومی در , ...ادامه مطلب

  • مشکل در ازدواج با مردی که ازدواج دومش بود

  • سلام من 25 ساله هستم فوق لیسانس حسابداری و در شرکتی حدودا 3سال مشغول به کارم و از لحاظ اجتماعی در موقعیت تقریبا خوبی هستم 6سال پیش با مردی که 16سال از من بزرگتر بود و طلاق گرفته بود و دو بچه متولد سالهای 77 پسر و 82دختر داشت من از روی علاقه زیاد و خام بودن با اسرار زیاد در مقابل مخالفت های خانواده با ایشون ازدواج کردم تو این مدت از طریف بچه ها آزارهای زیادی به زندگیمون رسیده از قبیل اینکه دخترش پسر آورده خونه و یا اینکه پسرش یه نفرو با چاقو زده و … اما من همیشه پشتش بودم. مدتیه که تصمیم گرفتم یه ملک بخرم و از اون روز همسرم خیلی تغییر کرد طوری که ملک را سه دانگ سه دانگ خریدیم اما مشکل این نیست ایشون مدتیه به دخترشون که خیلی لطمه به زندگی ما زدن توجه خیلی زیادی میکنن و من همیشه با این مشکل که ارضای محبت نمیشم از جانب ایشون روبرو بودم ولی تو این مدت اخیر از لحاظ روحی داغون داغون شدم و نمیتونم بپذیرم که من باوجود این همه گذشتی که در برابر همسرم داشتم نفر سوم تو زندگیش باشم و گزینه های اول و دوم بچه هاش ولی خودش زیر بار نمیره و معتقده که به اونا کمتر محبت میکنه میشه یه راه حل برام بذارید و اینکه با چه چیزی میتونم خودمو مشغول کنم تا نسبت به کم لطفیاش بی تفاوت شم چون واقعا برام سخته که انقدر ازش گدایی محبت کنم. ممنون Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • انتخاب راه درست برای ادامه یا جدایی

  • با سلاممن و خانمم یک و نیم ساله نامزد هستیم و عقد کردیم31 تیرماه میخواستیم عروسی کنیمبه خاطر عروسی خانوادش و مادرش دعوا انداختن و قهر کردنو خانومم رو کلا محدود کردن و نذاشتن نه حرف بزنیم نه ببینمشخانومم بعد چند روز از یه راهی زنگ زد بهم و گفت من پشتتم نترس و گفت بیا فرار کنیم و این حرفا من گفتم نترس تو زنمی بذار خوب حل بشه چرا فرارچند هفته گذشت و اونقدر روی زنم تاثیر گذاشتن که اخرش دیدم روم شکایت کرده به مهریه و میخواد جدا بشه من و خانومم توی این مدت روزای خیلی خوبی داشتیم درسته گاهی بحث و دعوا داشتیم گاهی ولی واقعا الان به خاطر هیچ و پوچ به اینجا رسوندن من الان چیکار کنم ؟زنم که میگفت نترس باهات میام اونقدر تحریک کردن که میخواد جدا بشه و میگه نمیخوامتمن از روزی که به خاطر عروسی دعوا کردن خانوادش و زنمو بردن اصلا ندیدمش و باهاش تنها حرف نزدمالان سه ماهه باهاش حرف نزدم چون شمارش هم ندارم چیکار کنم ؟به این راحتی تموم شد زندگیم ؟ Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • در خواست مشاوره

  • سلام پسری سی و پنج ساله هستم تحصیلاتم فوق لیسانس در یک رشته ی مهندسی و مدیر یک بخش از یک شرکت هستم. از نظر شغلی خیلی موفق هستم ولی از نظر رفتاری به نظر خودم عادی نیستم.من بهمه بدبینم فکر می کنم همه می خوان بهم خیانت کنن…یک وقتایی با دوستام میگم می خندم ولی فردا از همشون دوری می کنم و جواب تلفنشون رو نمی دم اونوقت غصه دلتنگی و تنهایی بهم فشار میاره….میل جنسی ام زیاده ولی نمی تونم به راحتی به کسی نزدیک شم آخه می ترسم بیماری داشته باشه و اگه نزدیک بشم استرس بیماری خیلی عذابم می ده…. ممکنه یک شب توی مهمانی خیلی بهم خوش بگذره ولی همون شب تو رختخواب گریه ام میگیره جوری که بالش خیس میشه. حس تنهایی و بدبختی می کنمیک وقتایی فکر می کنم دور و اطرافم یک کسانی هستند و دارند من رو تعقیب می کنند یک وقتهایی باهاشون حرف می زنم….یک وقتهایی حس می کنم باید از دستشون فرار کنم…این رو هم بگم یک شبهایی قبل از خواب یک صحنه های عجیبی میاد تو ذهنم نمی دونم چی هستن ولی من رو اذیت می کنن انگار یک سری خاطرات بدی هستن ولی من یادم نمیادشون….اما می دونم مربوط به من هستن.یک وقتایی فکر می کنم والدینم پدر و مادر واقعیم نیستناین رو هم بگم که توی کار اعتماد به نفس و جراتم خیلی بالاست ولی تو زندگی معمولیم خیلی اعتماد به نفسم پایینه….فکر می کنم هیچ جذابیتی برای کسی ندارم کسی هم بهم علاقمند نیست….اوایل این موضوع خیلی برام سخت بود ولی الان اون رو قبول کردم….من سعی کردم تا حالا خودم رو اصلاح کنم ولی دوباره این مسائل بهم فشار میارهممنون می شوم من را راهنمایی کنید…ضمنا تا حالا از دارو و مواد مخدر استفاده نکردم. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها