مشاوره خانواده

متن مرتبط با «خواهش می کنم به زبان انگلیسی» در سایت مشاوره خانواده نوشته شده است

خواهش می کنم به خاطر خدا کامل راهنمایی کنید

  • سلام دختری 28 ساله فوق لیسانس، مذهبی،فعلا بیکار هستم. قبلا در کلاسی با پسری 30 ساله فوق لیسانس، مجرد کارمند. همشهری هستیم و یک شماره تلفن از ایشان دارم به طور تصادفی آشنا شدم و تا به حال در صورت لزوم توسط پیامک نه تلگرام و…باهم صحبت کاملا رسمی تماس داشتیم. به ظاهر مودب بود و اما دیگر کلاس تمام شده و ایشان را نمی بینم. اما خیلی دوست دارم اطلاعاتی مفید و بیشتر در مورد ایشان ، خانواده اش کسب کنم و رابطه اجتماعی سالم و مفید با ایشان داشته باشم تا به شناخت درست و کامل به هم برسیم. اما نمی دانم چگونه خودم مقدمه بچینم چون تا الان هیچ صحبت در این زمینه از طرف ایشان,خواهش میکنم,خواهش میکنم به انگلیسی,خواهش میکنم به ترکی,خواهش میکنم به فرانسوی,خواهش میکنم به زبان کردی,خواهش میکنم به زبان فرانسه,خواهش میکنم الو,خواهش میکنم به عربی,خواهش می کنم به زبان انگلیسی,خواهش می کنم در انگلیسی ...ادامه مطلب

  • شک به زن

  • سلامزندگی خوبی دارماما از دو سال پیش همهچی ریخته به همیه روز رفتم خونه دیدم دستبندش پاره شده و شرطش هم پاره بود و رو پشتش هم اثراتی مثل کشیدن پنچه دست با ناخنها بودخودشم حول بود .گفت دستبند زیرم مونده و شرطم پوسیده!!!!!!!میدونم دارین بهم میخندین همه چی واضحه ولی خیلی دوستش دارم. دارم تحمل میکنم . از اون موقع به بعد بازم اتفاقات بد دیگه ای هم افتاد گه گفتنش درست نیست .الان دیگه بریدم نمیدونم چی کار کنم Let's block ads! بخوانید,شک به زنم,شک به زن,شک به زن خود,شک به زنان,شک زن به شوهر,شک زن به مرد,شک زنان به مردان,شک زن به شوهرش,شك زن به مرد,شک داشتن به زن ...ادامه مطلب

  • شک به خانم

  • با سلاممن مدت 5 ساله ازدواج کردمدو سال پیش وقتی رفتم خونه یه اتفاقاتی افتاد و چیزایی دیدم که به همسرم شک کردن از همون موقع دیگه زندگی برام سخت شده .تقریبا دیگه مطمنم یه خبری بودهدیگه نمیدونم چیکار کنمبعد از اینکه بهش گفتم شروع به گریه زیاری کرد و گفت که دیگه بهش اعتماد ندارم و …پدیگه تحمل ندارم هر اتفاقی میافته فکر میکنم بهم خیانت کرده.برا اونم سخت شدهنمیدونم چیکار کنم؟؟؟؟ Let's block ads! بخوانید,به خانمم شک دارم ...ادامه مطلب

  • آنچه که فقط یک پدر می تواند انجام دهد

  • اگر فیلم های کمدی سه چهار دهه پیش را دیده باشید در تمام آنها کودکان در یک خانواده با پدر و مادر تا اخر عمر بزرگ می شدند. می توان گفت واقعیت آن چیزی نیست که در تلوزیون نشان داده می شود، اما هم چنان این دیدگاه که پدر بهترین ها را می داند به عنوان یک ایده ال فرهنگی وجود دارد. نقش پدر در درجه اول به عنوان یک تامین کننده ای بود که اکنون از این کار رها شده است و به انجام کارهای مربوط به حیاط، تعمیر یک خودرو، شرکت در فعالیت های ورزشی بچه ها ویا به نمایش گذاشتن دانش و حکمت مشغول است .او مطمئنا شام درست نمی کند, ...ادامه مطلب

  • حساس بودن به همسر

  • سلاممن حدود دو سال پیش با همسرم آشنا شدم و علی رغم مخالفت های شدید خانواده همسرم بعد از 1.5 سال نامزدی کردیم و 6 ماه بعد عقد کردیم. هنوز ازدواج نکردم. مخالفتشون به خاطر این بود که میگفتن ما کارخونه داریم ولی شما پدر مادرت فرهنگیه و درآمد آنچنانی نداری. خونتون قدیمیه که مجبور شدم واسه مراسم خواستگاری حدود 10 تومن خرج اسباب اثاثیه جدید کردم. البته بعد از یک سال شوهرم کلا ورشکست شد و الان هیچ درآمدی نداره.یکی از مشکلاتم اینکه پدر شوهرم همیشه جدی یا شوخی بهم طعنه و کنایه میزنه مثلا به همسرم میگه تو شانس ن,حساس بودن به همسر,حساس شدن به همسر,حساس بودن زن به شوهر,حساس بودن به شوهر,حساس بودن به زن,حساس بودن نسبت به همسر,حساس بودن زن به مرد,حساس بودن نسبت به شوهر ...ادامه مطلب

  • اشنای قبل از ازدواج لطفان راهنمایم کنید ممنون میشم

  • با سلام و خسته نباشیدمن در مرحله اول خاستگاری از خودم. کارم. شغلم. اخلاقم. سنم. اعتقادم. مشکلی که در گذشته داشتم. مدرک تحصیلیم. رشته تحصیلیم. وضعیت سربازیم. وضعیت خانوادم. کار تک تک خانوادم. مدرک تحصیلی تک تک خانوائم. اعتقادات خانوادم. اینهارو برای ایشون گفتماز ایشون هم: ادبشون. معرفتشون. اخلاقشون. توی شرکت دیدم.و بقیه چیزها مثل:سن.اسم.مدرک تحصیلی.رشته تحصیلی. وضعیت کارشون.فرندچندم خانواده هستش.از پدر و مادرشون که کجا به دنیا امده اند ودرکجا زندگی میکنند.اصالتشون. چنتا خواهر و برادر دارند.وضعیت تک ت,آشنای قبل ازدواج,اشنایی قبل ازدواج,اشنایی قبل ازازدواج,آشنایی قبل از خواستگاری,آشنایی قبل از عقد,آشنایی قبل از نامزدی,آشنای قبل از ازدواج,آشنايي قبل از ازدواج,سوالات اشنایی قبل ازدواج,دوران اشنایی قبل ازدواج ...ادامه مطلب

  • صداقت به قیمت از دست دادن؟

  • باسلام و عرض خسته نباشید خدمت مشاورین عزیز و دلسوزمن خاستگاری دارم، که شرایطش خیلی خوب و مورد پسند من و خونوادم هست، واقعا از هر لحاظ با همدیگه هم کفو هستیم. به همدیگه علاقمند هم شدیم،هم ما ایشون رو خوب پسندیدیم هم ایشون و خونوادش من رو! منتهامن یبار قبلا صیغه یه آقای دیگه ای شدم، و خوشبختانه بهم خوردحالا از قضا، اون آقا یه آشناییتی با این خاستگار من دارهالبته نه از روی دوستی، قبلا با هم همکار بودن، و الان باهم یه جورایی خوب نیستنیک مرتبه از مشاوره پرسیدم که لازمه به خاستگارم بگم که قبلا صیغه شدم, ...ادامه مطلب

  • مشکل اشنای لطفان راهنمایم کنید ممنون میشم

  • سلام و باعرض خسته نباشیدمن پسر 29 ساله هستم با یکه دختری 31 ساله که با هم همکار بودیم در محیط شرکت با هم اشنا شدیم. مدرک تحصیلی ایشون کارشناسی هست من هم تازه می خواهم کارشناسی ثبتنام کنممن به ایشون علاقه زیادی دارم چندبار خواستم توی شرکت بهش پیشنهاد ازدواج بدم ولی چون در موقعیت کاری بود وا مشغول کار بود نمیشود مجبور شدم از طریق تلگرام بهش پیشنهاد ازدواج بدم و همین کار هم کردم و ایشون در جواب به من گفت که این پیشنهاد غیر منتظرهای هست و شناخت ما از هم خیلی کم هست باید بیشتر باهم صحبت کنیم وبعد نتیجه گی,مشکل مودم اشنای اول ...ادامه مطلب

  • ُسردر گمی

  • من اخیرا با شخصی اشنا شدم ک خیلی وقت است منتظر اومدنشم اخلاقش و عشقی ک بهم داره بی نظیره اما ی مشکلی ک هست از نظر مالی خانواده اش از ما پایین ترن و نمیدونم ایا این مسله مهمه درح ال حاضر دنبال کاره نمیدونم شاید کاری ک پیدا کنه و درامدش خوب باشه نگهبانی میترسم ک کنارش بودنم و ازدواج باهاش بخاطر اینکه زیاد پول نداره اشتباه باشدو اینکه خانواده ما مذهبی تر از اونا هستن اما من کلا مشکلی نداشتم با این چیزا از قبل Let's block ads! بخوانید,سر در گمی,سر در گمی در زندگی,سر در گمی مثل فندکت,سر در گمی مثه فندکت,سر در گمی در ازدواج,سر در گمی در انتخاب رشته,جملات سر در گمی,شعر سر در گمی,احساس سر در گمی,درمان سردرگمی ...ادامه مطلب

  • کمک برای بهبود اوضاع رابطه

  • من و همسرم قرار بود بعد چهار سال نامزدی بیستم ماه بعد ازدواج کنیم همه مراسم تعین و رزرو شده بود.متاسفانه مثل همیشه اختلاف پیش اومد اونم در مورد هزینه مراسمات از طرف خونواده خانومم.مثل همیشه اون هم طرف اونا رو گرفته و حرف اونا رو تایید میکنه کار تا جایی پیش رفته که حرف از جدایی میزنن خانومم هم از ته دل راضی نیست ولی از تر یا چیز دیگه طرف اونا ایستاده……تورو قرآن یکی کمکم کنه تو بد شرایطی هستم Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • اصرار شوهر به طلاق

  • سلام حدودیکسالونیم پیش عقدکردم مادرشوهرم که مادرمومیشناخت خیلی اصراربه ازدواجمون میکردوبه طورسنتی برخلاف موافقت صددرصدخانوادم ازدواج کردیم ودر کرج مشغول کارشدیم تاشرایط گرفتن جشن عروسی را مهیاکنیم.بعدازازدواج رقتارمادرشوهرم بامن خیلی عوض شدومن خیلی شوکه شدم ولی باشوهرم خیلی مهربان بودم به طوری که همیشه در تمام زمینه ها مراتحسین میکردمادرشوهرم ماراطردکردتاعیدکه قرارشدبرایم عیدی بیاورند به اصرارمن رابطه شوهرم ومادرشوهرم بهترشدکه ازهمان تاریخ شوهرم به ناگهان تغییررفتارشدیدی دادو مدام مراتحقیرمیکردحتی برای ا,شوهرم اصرار به طلاق دارد ...ادامه مطلب

  • شک به همسر

  • باسلام من حدود 10 ماه است که عقد کرده ام اما متاسفانه از همون اول با مشکلات زیادی مواجه بود نوع رفتار و صحبت و برخورد خود و خانواده همسرم اما مشکل اساسی خیلی از رفتارهای همسرم که با وجود اینکه 29 سال سن دارن اما من احساس میکنم هنوز اونجوری که باید بزرگ و مسولیت پذیر رشد نکردن و اینکه هر دفعه یک مشکل جدید بوجود میاد ا.ول سیگار کشیدن که ماه سوم من متوجه شدم و شدیدا برخورد کردم و گفت بخاطر تو میزارم کنار اما الان موضوع و مشکل بزرگتره به طور کاملا اتفاقی من گوشی ایشون و پیام های تلگرامی شون رو دیدم که متاسفانه عکس و مکالمات خیلی بد با همجنس خودشون دیدم جوری که احساس میکنم ایشون میل به سمت همجنس بیشتر دارن و ازون روز صحبت و حرفی نداشتیم موندم چکار کنم لطفا کمکم کنین با تشکر Let's block ads! بخوانید,شک به همسر,شک به همسرم,شك به همسر در ***,شک به شوهر,شك به شوهر,شک به شوهر نی نی سایت,شک داشتن به همسر,رفع شک به همسر,دلیل شک به همسر,علت شک به همسر ...ادامه مطلب

  • چگونه به به طرف مقابل بگم دوستش دارم؟

  • سلام خدمت مشاور گرامی. من تک فرزند هستم و پدرم فوت کرده مادرم هم سنش به نست بالاس .چند وقتی میشه که به دختری علاقهمند شدم که محل کارش در داروخونه هستاز اونجایی که ما تو شهر کوچک زندگی میکنیم با خرده تحقیق فهمیدم که دختر سنگین و با حیا و خونواده دار هست ولی خودم تا حالا برخوردی باهاشون نداشتمحقیقتش اینه خودم میترسم به خود دختر چیزی بگم میترسم بهش بر بخوره می خواستم که یه راه حلی بهم پیشنهاد بدین که اول نظر خودشو در مورد خودم بدونم بعد برم خواستگاریشبا تشکر . Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • چگونه به به طرف مقابل بگم دوستش دارم؟

  • سلام خدمت مشاور گرامی. من تک فرزند هستم و پدرم فوت کرده مادرم هم سنش به نست بالاس .چند وقتی میشه که به دختری علاقهمند شدم که محل کارش در داروخونه هستاز اونجایی که ما تو شهر کوچک زندگی میکنیم با خرده تحقیق فهمیدم که دختر سنگین و با حیا و خونواده دار هست ولی خودم تا حالا برخوردی باهاشون نداشتمحقیقتش اینه خودم میترسم به خود دختر چیزی بگم میترسم بهش بر بخوره می خواستم که یه راه حلی بهم پیشنهاد بدین که اول نظر خودشو در مورد خودم بدونم بعد برم خواستگاریشبا تشکر . Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • نوع نگاه به زندگی

  • سلام. خسته نباشید. من عید امسال عقد کردم و فعلا نامزدیم. همسرم دو سال ازم بزرگتره و کوچکترین فرزند خانواده شونه. سال 87 و 91 به ترتیب مادر و پدرش به خاطر بیماری فوت کردن(مادرش رو خیلی دوس داشته). تنها زندگی میکنه و مغازه داره. از نظر اخلاقی و روحیات خیلی نزدیک به هم هستیم. مسئله ای که وجود داره اینه که امروز متوجه شدم همسرم از نظر روحی یکم میشه گفت خسته و ناامیده. جمله خودش این بود: ” یکم خسته شدم از کار از زندگی. دیگه هیچی برام معنا نداره. لذت همه اتفاقات لذتبخش تو زندگی برام زودگذره. اگه میشه یه مدت تنهام بزار.” اینو هم بگم که خیلی خیلی دوستم داره و به قول خودش دیوونمه. اهل مادیات و درآمد آنچنانی هم نیست. به کم راضیه (منم همینطور) ولی یه مدته که وضع اقتصادیش چندان خوب نیست. (هرچند خودش میگه نه درآمد بالا برام مهمه و نه ماشین گرون قیمت) میگه:” دلم هیچوقت بهم دروغ نمیگه. حس میکنم به آخر زندگیم کم مونده” . میگه:” من قبل ازدواج هم همینطوری بودم. یعنی از خیلی وقت پیش. و الان ناراحتم که چرا با این روحیه ازدواج کردم.” البته میگه از ازدواجمون پشیمون نیست و ازم راضیه و اگه ازم جدا بشه میمیره . البته خانم دکتر باید بگم روزای اول بعد عقدمون یه بار که باهم صحبت میکردیم تا این جمله رو گفت من گریه کردم و گفتم که از این حرفا نزن. ما تازه بهم رسیدیم تا پیری کنار هم خواهیم بود به امید خدا. ولی باز امروز صحبتمون به اینجا رسید و کلی ناراحتی پیش اومد. نمیدونم شاید فوت پدر و مادرش باعث شده نگاهش به زندگی عوض بشه یا شرایط سخت اقتصادی. ولی این طرز فکرش داره داغونم میکنه. آدم شاد و شیطونیه و به غیر از این دو مورد رفتار دیگه ای ازش ندیدم که ناامیدیش رو نشون بده. میگه درگیری من زیاده و اگه تو خودم بودم یا ناراحت تو به دل نگیر. خیلی دوسش دارم و عاشقشم. وقتی یه روز نمیبینمش انگار چند وقته که ندیدمش. جونم به جونش بنده. وقتی یاد حرفای امروزش میفتم دیوونه میشم. وقتی درمورد مرگ یا دوری صحبت میکنیم من زودی گریه ام میگیره و خیلی نمیتونم در این مورد حرف بزنم. پیشنهاد مراجعه به یه روانشناس رو هم قبول نکرد. حالا نمیدونم چی بگم یا چطور رفتار کنم که نگاه همسرم به آینده و زندگی امیدوارانه باشه. لطفا کمکم کنید که خیلی بهم ریختم. Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها