مشاوره خانواده

متن مرتبط با «روابط قبل از ازدواج همسر» در سایت مشاوره خانواده نوشته شده است

رفتار های همسرم

  • باسلام من 3ساله که ازدواج کردم ، شوهرم سر چیزهای الکی که اصلا ارزش گفتن نداره از میشه و روی سر من خالی میکنه همش میگه نرو خونه بابات ،خواهرم که از شهرستان میاد بعد چند روز برمنامزدیهبررادرم هم میگه من حوصله ندارم که بیام ،میگه من نمیخوام برم تو میخوای بری؟ همش سر این رفتن ونرفتن اعصابم رو خورد میکنه ،خیلی کینه ایه ،ولجبازه ،نمازاش رو هم یکی در میان میخونه یا به دروغ میگه خوندم ،دیگه خسته شدم نمیتونم به کسی هم بگم مشکلاتم رو ،دلم میخواد طلاق بگیرم تا از این زندگی راحت بشم اما از آبروم می‌ترسم.دلم میخواد از این شهر برم شاید دور باشم ومشکللتم هم کم بشه ،,رفتار های همسر ...ادامه مطلب

  • شناخت از راه دور و دوراهی بر سر انتخاب

  • با سلام.بنده در حال آشنایی برای ازدواج هستم. آشنایی سنتی بوده و مادر آقا پسر منو در جایی دیدن و پسندیدن و با پسرشون آشنا کردند.اول اینکه یکی از مهمترین اهداف من این بوده که از ایران برم. بعد از کلی تفکر به این نتیجه رسیدم. برای همین تمام خواستگارهامو به این دلیل که ایران بمون نیستم رد کردم. قصد داشتم از طریق تحصیلی و پروسه اپلای از کشور خارج شم اما خب در این حین یک پیشنهاد ازدواج خرج از کشور کاملا تصادفی داشتم که خب اگر جور بشه میتونه تا حدودی اهدافم رو پوشش بده.ما در دوکشور مختلف زندگی میکنیم… البته ایشون 4-5 سال هست که از ایران رفتند و ساکن اون کشور خارج,شناخت خدا از راه فطرت,شناخت راههای مختلف همبستر شدن,شناخت راهکارهای توسعه استان گیلان ...ادامه مطلب

  • حساس بودن به همسر

  • سلاممن حدود دو سال پیش با همسرم آشنا شدم و علی رغم مخالفت های شدید خانواده همسرم بعد از 1.5 سال نامزدی کردیم و 6 ماه بعد عقد کردیم. هنوز ازدواج نکردم. مخالفتشون به خاطر این بود که میگفتن ما کارخونه داریم ولی شما پدر مادرت فرهنگیه و درآمد آنچنانی نداری. خونتون قدیمیه که مجبور شدم واسه مراسم خواستگاری حدود 10 تومن خرج اسباب اثاثیه جدید کردم. البته بعد از یک سال شوهرم کلا ورشکست شد و الان هیچ درآمدی نداره.یکی از مشکلاتم اینکه پدر شوهرم همیشه جدی یا شوخی بهم طعنه و کنایه میزنه مثلا به همسرم میگه تو شانس ن,حساس بودن به همسر,حساس شدن به همسر,حساس بودن زن به شوهر,حساس بودن به شوهر,حساس بودن به زن,حساس بودن نسبت به همسر,حساس بودن زن به مرد,حساس بودن نسبت به شوهر ...ادامه مطلب

  • اشنای قبل از ازدواج لطفان راهنمایم کنید ممنون میشم

  • با سلام و خسته نباشیدمن در مرحله اول خاستگاری از خودم. کارم. شغلم. اخلاقم. سنم. اعتقادم. مشکلی که در گذشته داشتم. مدرک تحصیلیم. رشته تحصیلیم. وضعیت سربازیم. وضعیت خانوادم. کار تک تک خانوادم. مدرک تحصیلی تک تک خانوائم. اعتقادات خانوادم. اینهارو برای ایشون گفتماز ایشون هم: ادبشون. معرفتشون. اخلاقشون. توی شرکت دیدم.و بقیه چیزها مثل:سن.اسم.مدرک تحصیلی.رشته تحصیلی. وضعیت کارشون.فرندچندم خانواده هستش.از پدر و مادرشون که کجا به دنیا امده اند ودرکجا زندگی میکنند.اصالتشون. چنتا خواهر و برادر دارند.وضعیت تک ت,آشنای قبل ازدواج,اشنایی قبل ازدواج,اشنایی قبل ازازدواج,آشنایی قبل از خواستگاری,آشنایی قبل از عقد,آشنایی قبل از نامزدی,آشنای قبل از ازدواج,آشنايي قبل از ازدواج,سوالات اشنایی قبل ازدواج,دوران اشنایی قبل ازدواج ...ادامه مطلب

  • روابط همسر قبل از ازدواج

  • سلاممن حدود یک سال است که عقد کردم. قبل از ازدواج همیشه برام مهم بود که با کسی ازدواج کنم که من اولین فرد زندگیش باشم. با همسرم هم قبل از ازدواج درباره این موضوع صحبت کرده بودم و ایشون همیشه میگفتن هیچ وقت نه دوست دختر داشتن نه هم به کسی علاقه داشتن. البته من از یکی دو خاستگاری رسمی که ایشون رفته بودن خبر داشتم و ایشون هم گفته بود که این خاستگاریها کاملا رسمی بودن و پای عشق و علاقه ای در میان نبوده. بعد از نامزدی کاملا اتفاقی متوجه شدم که ایشون قبلا یک دوست دختر داشتن و من به شدت ناراحت شدم. هرچندایشو,روابط قبل از ازدواج همسر,گفتن روابط قبل از ازدواج به همسر,رابطه همسر قبل از ازدواج,رابطه با همسر قبل از ازدواج ...ادامه مطلب

  • صداقت به قیمت از دست دادن؟

  • باسلام و عرض خسته نباشید خدمت مشاورین عزیز و دلسوزمن خاستگاری دارم، که شرایطش خیلی خوب و مورد پسند من و خونوادم هست، واقعا از هر لحاظ با همدیگه هم کفو هستیم. به همدیگه علاقمند هم شدیم،هم ما ایشون رو خوب پسندیدیم هم ایشون و خونوادش من رو! منتهامن یبار قبلا صیغه یه آقای دیگه ای شدم، و خوشبختانه بهم خوردحالا از قضا، اون آقا یه آشناییتی با این خاستگار من دارهالبته نه از روی دوستی، قبلا با هم همکار بودن، و الان باهم یه جورایی خوب نیستنیک مرتبه از مشاوره پرسیدم که لازمه به خاستگارم بگم که قبلا صیغه شدم, ...ادامه مطلب

  • مشاوره قبل ازدواج

  • سلامدختري۲۲ ساله هستم حدود ۲ سال هست كه وارد دانشگاه شدم بخاطر ريزنقش وظريف بودنم اكثر خاستگارانم از خودم كوچكتر هستن ولي من قبول نميكردم تا اينكه پسري از همكلاسيام ازم خاستگاري كرد كه طبق معمول ازخودم يك سال و چند ماه كوچكتر هست اوايل زياد جدي نگرفتم ولي بعد از مدتي فهميدم خودم هم بهش علاقمند شدم ب نظرم از هر نظر قابل اعتماد و پسر قابلي هست و واقعا كسي هست كه ميشه بهش تكيه كرد ولي وقتي موضوع رو با خانوادم در ميان گذاشتم با مخالفت شديد رو ب رو شدم ضمن اينكه خانواده اون پسر ب اين ازدواج راضي هستن ولی خانواده من یک خانواده سنتی و مذهبی هستن ب طوری که زما,مشاوره قبل ازدواج,مشاوره قبل ازدواج رایگان,مشاوره قبل ازدواج آنلاین,مشاوره قبل ازدواج دکتر فرهنگ,مشاوره قبل ازدواج خوب,مشاوره قبل ازدواج چیست,مشاوره قبل ازدواج چگونه است,مشاوره قبل از ازدواج چیست؟,سوالات مشاوره قبل ازدواج,مشاوره دوستی قبل ازدواج ...ادامه مطلب

  • رفتار خانواده همسر با پسر 10ماهه

  • سلام. پسر 10ماهه ای دارم که مادر همسرم در حضور پدرشوهر و شوهرم، سینه خودرا به وی نشان داده و آنرا در دهان بچه میگذارد. آیا این کار می تواند اثرات سوء روی کودک داشته باشد یا خیر؟ ضمنا خانواده همسرم بارها اصرار به درآوردن پوشک نوزاد و آزاد بودن آلت بچه دارند و شوخی های کلامی در این زمینه می کنند. از طرفی برای اینکه بچه خانه را کثیف نکند در فواصل کم آن را به اصطلاح سرپا میکنند تا ادرار کند.این برای کودک در این سن مشکلات بعدی ایجاد نخواهد کرد. Let's block ads! بخوانید,رفتار خانواده همسر,رفتار خانواده شوهر با عروس,رفتار با خانواده همسر,رفتار صحیح با خانواده همسر,رفتار مناسب با خانواده همسر,رفتار درست با خانواده همسر,رفتار مرد با خانواده همسر,نحوه رفتار با خانواده همسر,چگونگی رفتار با خانواده همسر,طرز رفتار با خانواده همسر ...ادامه مطلب

  • قبل ازدواج

  • باسلاممن چند ماهیست با فردی آشنا شدم در محیط اینستگرام،،اوایل زیاد حرف نمیزدیم و فقط ایشون مثلا نمراتی که تو دانشگاه آوردن و خواستگاریی که رفتن و موفق نبوده رو بهم میگفتن،،راستش من اون اولا تعجب میکردم که چرا این مسائل رو بمن میگن و کوتاه مثلا خوبه ادامه بدید و یا چقدر بد شد جوابشونو میدادم ،در یکماه گذشته حرف زدنامون زیاد شد و ایشون مثلا اینکه شغلشون کجاست و جشن تولد خواهرزاده ای که میرفتن رو هم بهم میگفتن،،در چند روز گذشته بازم گفتن که مادرشون باهاشون تماس داشته که قرار خوتستگاری بزارن و ایشونم قبول نکرده و گفتن که بیشتر میپسندن خودشون کسی رو که ,قبل ازدواج,ازدواج قبل از ***,ازدواج قبل از سربازی,ازدواج قبل از بلوغ,ازدواج قبل از *** در ایران,ازدواج قبل از طلاق,مشاوره قبل ازدواج,سوالات قبل ازدواج,آزمایش قبل ازدواج,آزمایشات قبل ازدواج ...ادامه مطلب

  • مشاوره قبل از ازدواج

  • خیلی مچکرم از توضیحات جامع و مفیدتون.بله خانواده من یک خانواده سنتی و مذهبی هستن و از نظر خانوادم علاقه ای که قبل از ازدواج شکل بگیره درست نیست و بعدها ب جدایی ختم میشه.ب طوری که وقتی من درمورد این موضوع صحبت میکنم انقدر جدی برخورد میکنن که حتی نمیتونم از انتخاب و نظرخودم دفاع کنم.ضمن اینکه اجازه نمیدن خانواده طرف مقابل پا پیش بذاره و ب طور رسمی خاستگاری انجام بشهممنون میشم اگر دراین باره هم پیشنهادی ارائه کنید Let's block ads! بخوانید,مشاوره قبل از ازدواج,مشاوره قبل از ازدواج چگونه است,مشاوره قبل از ازدواج حضوری,مشاوره قبل از ازدواج چیست؟,مشاوره قبل از ازدواج آنلاین,مشاوره قبل از ازدواج در مشهد,مشاوره قبل از ازدواج اصفهان,مشاوره قبل از ازدواج رایگان,مشاوره قبل از ازدواج اینترنتی,مشاوره قبل از ازدواج تلفني ...ادامه مطلب

  • روابط دختر و پسر

  • سلام پسری هستم 31 ساله و یک سال و نیمه که با خانمی 37 ساله ارتباط دارم.ایشون دختر هستن و ما ارتباط نزدیک داریم اما نه به صورت ارتباط زناشویی.مدتیه که هر دومون اخلاقمون بد شده و چند ماهه که من تصمیم به جدایی از ایشون رو دارم اما هر بار ایشون گریه و نفرین کردن و من هم از ترس از نفرین شدن، تنهایی و فشار جنسی ارتباط رو با ایشون ادامه دادم.به ایشون گفتم که قصد ازدوج ندارم و عازم اروپا هستم تا سال دیگه.به نظرتون من چه کار کنم؟ اصلا جدا بشم ؟ اگه توصیه شما به جدایی هست به چه طریق جدابشم که ایشون اذیت نشن Let's block ads! ,روابط دختر و پسر,روابط دختر و پسر در دانشگاه,روابط دختر و پسر قبل از ازدواج,روابط دختر و پسر در امریکا,روابط دختر و پسر در ***,روابط دختر و پسر در ایران,روابط دختر و پسر در آمريكا,روابط دختر و پسر از نظر ***,روابط دختر و پسر از دیدگاه ***,روابط دختر و پسر در قرآن ...ادامه مطلب

  • شک به همسر

  • باسلام من حدود 10 ماه است که عقد کرده ام اما متاسفانه از همون اول با مشکلات زیادی مواجه بود نوع رفتار و صحبت و برخورد خود و خانواده همسرم اما مشکل اساسی خیلی از رفتارهای همسرم که با وجود اینکه 29 سال سن دارن اما من احساس میکنم هنوز اونجوری که باید بزرگ و مسولیت پذیر رشد نکردن و اینکه هر دفعه یک مشکل جدید بوجود میاد ا.ول سیگار کشیدن که ماه سوم من متوجه شدم و شدیدا برخورد کردم و گفت بخاطر تو میزارم کنار اما الان موضوع و مشکل بزرگتره به طور کاملا اتفاقی من گوشی ایشون و پیام های تلگرامی شون رو دیدم که متاسفانه عکس و مکالمات خیلی بد با همجنس خودشون دیدم جوری که احساس میکنم ایشون میل به سمت همجنس بیشتر دارن و ازون روز صحبت و حرفی نداشتیم موندم چکار کنم لطفا کمکم کنین با تشکر Let's block ads! بخوانید,شک به همسر,شک به همسرم,شك به همسر در ***,شک به شوهر,شك به شوهر,شک به شوهر نی نی سایت,شک داشتن به همسر,رفع شک به همسر,دلیل شک به همسر,علت شک به همسر ...ادامه مطلب

  • مشکلات قبل از ازدواج

  • سلاممدت نزدیک به 4 سال با دختر خانومی آشنا شدم به مرور با هم دیگه بسیار عیاق شدیم از همون ماه های اول به شدت شیفته اون شدم به طوری که تا قبل از این ماجرا دو بار ازش درخواست ازدواج کردم ولی جوابش نه بود به واسطه اینکه درسته با هم دیگه خوبیم و همو می شناسیم ولی زودهنزدیک به 1 ماه پیش از طرف اون تمایل ازدواج اعلام شد و اینکه الان دیگه وقتش شدهکلی کلنجار رفتم تا با مادرم صحبت کرد و شرایط و اشنایی رو براش توضیح دادم متاسفانه هیچوقت با خونوادم رابطه راحت نزدیک نداشتمدختر خانومی که من باهاش قصد ازدواج دارم از لحاظ زیبایی و تحصیلات و همچنین شان خانوادگی و اجتماعی بسیار خوب و بالایی دارهتنها مشکل اینه که ایشون در سن 16 سالگی یه ازدواج فامیلی انجام داده که به دلیل اعتیاد، خیانت و مشکلات جنسی اون آقا که باعث شده ایشون دختر باقی بمونه طلاق گرفتهمادرم نمی تونه با این قضیه کنار بیاد فارق از تمام حسن هایی که من واسه این خانوم می گم اون مخالفت کرده و بدتر از همه اینکه مخالفت رو به خودم اعلام نکرده و به پدرم گفتهپدرم ادم منطقی تری هست موقعی که صحبت کردیم به من گفت که چقدر بم اطمینان داره و اگه تصمیمی بگیرم همه جوره حمایتم میکنه از نظر مالی و غیره که خدارو شکر تمکن بسیار خوبی داریماز طرفی نمی خوام بدون رضایت کامل اونا ازدواجم صورت بگیره هم واسه من هم واسه اون خانوم اهمیت فوق العاده بالایی داره اینکه خونواده هامون مارو کامل بخوان نه از سر بی میلیممنون می شم راهنماییم کنید که چگونه پیش برم Let's block ads! بخوانید, , مشکلات قبل از ازدواج , مشکلات قبل از ازدواج جوانان , مشکلات دوستی قبل از ازدواج , مشکلات روابط قبل از ازدواج , مشکلات مالی قبل از ازدواج , مشکلات قبل ازدواج , مشکلات دوستی های قبل از ازدواج , مشکلات قبل و بعد از ازدواج , حل مشکلات قبل از ازدواج , مشکلات آزمایش قبل از ازدواج , ...ادامه مطلب

  • روابط طولانی قبل از ازدواج

  • من حدود ۴ سالی هست با پسری آشنا شدم که ۱ سال بعد از آشنایی به خواستگاری اومد و چون هنوز از درسش مونده بود و رشته ۶ سال می خوند شرط خانوادم این بود درسش تمام بشه به دلیل یک سری مسائل درسش و دوره تحصیلش عقب افتاده و ۲.۵ سال هنوز از درسش مونده الان با گذر۴ سال خانوادم ادامه چنین رابطه بدون چهارچوب عقد نامزدی را جایز نمی دونن ولی وقتی این بحث با اون مطرح کردم گفت من تا ۳ سال دیگه که درسم تموم بشه اقدام به نامزدی نمی کنم باید ۳ سال دیگه هم صبر کنی سوال من اینه آیا جدا از اون ۴ سال که منتظرش بودم آیا کاردرستی هست بخوام ۳ سال دیگه هم صبر کنم که نامزد بشیم تازه با توجه به اینکه چند ماه دیگه وارد دهه ۳۰ سالگی میشم و خانوادم اصرار دارن دیگه بعد از ۴ سال نامزد بشیم و عقد کنیم که دیگه حرف حدیث نباشه Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • من و همسرم بهم علاقه نداریم بخاطر فرزندانمان ادامه می دهیم و من عاشق دختر دیگری هستم

  • با عرض سلام و خسته نباشید. مردی 35 ساله هستم. ده سال از ازدواجم می گذرد و دو فرزند یک پسر 7 ساله و یک دختر 3 ساله دارم. من و همسرم به طور سنتی و بدون اشنایی قبلی ازدواج کردیم و از همان نخست همسرم با من رفتارهای خیلی بدی داشت و کارهایی کرد که… اما من هیچ وقت نخواستم و نتوانستم به این زندگی پشت پا بزنم تا این که پسرم وارد زندگی ما شد. با این همه با خودم فکر میکردم که شاید بتوانم پسرم را جدای از مادرش نگه دارم. اما اکنون خدا به من یک دختر داده که هرچه عشق است در این دختر می بینم. اما همسرم همچنان به بداخلاقی هایش ادامه می دهد و خیلی هم شکاک است. زندگی ما به تارهایی بند مانده که تنها فرزندانمان هستند. از سوی دیگر به دختری علاقه مندم که به راستی نجیب و داناست. با وجود عشق زیادی که به من دارد از من خواسته به زندگی ام اسیب نزنم و بیشتر به همسرم توجه کنم تا فرزندانم اسیب نبینند. تحمل این زندگی ، اینده بچه هام و دل خودم که بی قرار کسی دیگه هست از طرف دیگر مشکلات خانوادگی و فامیلی و مالی کمرم را خم کرده هرکار می کنم باز می بینم ارامش تنها نزد ان دختر هست. دختری که به خاطر عشق من به همه چیز پشت پا زد و تنهایی را انتخاب کرد و به من گفت که عشق من برای ادامه زندگی اش کافیست. از طرفی هم نگران بچه هایم هستم ایمان دارم نزد او بهتر تربیت می شوند اما این راهم میدانم که مادر هرچی هم باشه باز عاطفه و مهر مادری رو هیچ کس دیگه نمیتونه به بچه هام بده. بیشتر نگران دخترم هستم و دیگر نگران اینم که اگر طلاق بگیرم همسرم بچه ها رو میخواد اگر هم بتونم هردو رو پیش خودم نگه دارم با رفت و امدهاش زندگی من رو خراب می کنه و بچه هام رو نسبت به اون دختر بدبین میکنه اونها از بین میرند. من چه کار باید بکنم گاهی واقعا فکر می کنم شاید مرگ به همه چیز پایان بده زندگی ام را دست سرنوشت سپردم من نمی تونم پیش قدم جدایی باشم …خواهش می کنم راهنمایی کنید Let's block ads! بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها